علم نت

علم نت

Elmnet
علم نت

علم نت

Elmnet

دانلود فرم گزارش کاربینی رشته حقوق - نمونه فرم تکمیل شده کاربینی دانشگاه علمی کاربردی


فرم گزارش کاربینی رشته حقوق - نمونه فرم تکمیل شده کاربینی دانشگاه علمی کاربردی

نمونه گزارش کاربینی حقوق نمونه گزارش کاربینی رشته حقوق

دانلود فرم گزارش کاربینی رشته حقوق - نمونه فرم تکمیل شده کاربینی دانشگاه علمی کاربردی

نمونه گزارش کاربینی رشته حقوق
نمونه گزارش کاربینی حقوق
فرم تکمیل شده کاربینی دانشگاه علمی کاربردی رشته حقوق
نمونه کاربینی حقوق
فرم کاربینی دانشگاه علمی کاربردی pdf
نمونه فرم کاربینی حقوق
دانلود رایگان گزارش کاربینی رشته حقوق
گزارش کاربینی رشته حقوق
کاربینی حقوق
نمونه فرم تکمیل شده کاربینی دانشگاه علمی کاربردی
فرم تکمیل شده کاربینی دانشگا
دسته بندی حقوق
فرمت فایل docx
حجم فایل 487 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12

فرم تکمیل شده کاربینی دانشگاه علمی کاربردی رشته حقوق

قابل استفاده در مقاطع کاردانی و کارشناسی

 

تعداد صفحات: 12

فرمت فایل: word قابل ویرایش

 

فهرست مطالب:

  • جدول عنوان شغل و مشخصات کار بین ( دانشجو)
  • جدول مشخصات محیط واقعی کار مورد بازدید
  • توصیف محیط واقعی کار
  • عناوین مشاغل مرتبط و همگون با رشته تحصیلی:
  • وضعیت راه اندازی شغل مورد نظر (فردی یا خوداشتغالی،گروهی، سرمایه گذاری یا سازمانی):
  • سازمان های ذیربط و مرتبط با حوزه شغلی:
  • توصیف فرآیند انجام کار
  • تشریح جریان فرآیند کار:
  • ماشین‌آلات و دستگاه‌ها و ابزارها:
  • محصولات تولید شده (کالا یا خدمات) و نحوه ارایه خدمات پس از تولید و تحویل:
  • نحوه کنترل کیفیت انجام فعالیت‌ها:
  • توصیف توانمندی‌ها و مهارت‌های مورد انتظار برای احراز شغل موردنظر
  • ویژگی‌های جسمانی:
  • ویژگی‌های مهارتی:
  • استعداد های مورد نیاز:
  • توصیف شرایط انجام وظایف مربوط به شغل موردنظر
  • سختی و پیچیدگی کار:
  • نکات مربوط به قوانین و مقررات انجام کار:
  • نکات مربوط به ایمنی و بهداشت:
  • نکات مربوط به فرهنگی و اجتماعی (جاذبه و انگیزه‌های شغلی):
  • وضعیت درآمدی و مباحث اقتصادی:
  • تحقیق، توصیف و مقایسه ویژگی‌های شغل موردنظر در داخل و خارجاز کشور
  • ارایه نظرات و پیشنهادات کاربین در خصوص موقعیت فعلی و آینده شغل موردنظر

بخشی از متن فایل:

تشریح جریان فرآیند کار:

مهمترین وظایف دفاتر اسناد رسمی به شرح زیر می باشد:

-تنظیم و رسمیت بخشیدن به عقود و قراردادها

-تایید صحت امضاها

-وصول برخی از درآمدهای دولت

مراحل انجام کار در دفاتر اسناد رسمی به شرح زیر است:

1. احراز هویت

2. احراز اهلیت

3. احراز اصالت و اعتبار مستندات سند

4. احراز انجام مکاتبات لازم و اطمینان ازعدم قانونی تنظیم سند

5. وصول حق التحریر حق ثبت و سایر حقوقی دولتی

6. تنظیم اوراق سند وتائید آن توسط متعاملین

7. ثبت سند در دفتر سردفتر و تصدیق مطابقت سند و ثبت دفتر توسط متعاملین

8. تائید صحت ثبت وهویت متعاملین با امضای سردفتر و حاشیه سند

9. امضای دفتریاب و مهر دفترخانه ذیل ثبت دفترو در حاشیه سند

 

تشکیلات دفاتر اسناد رسمی به شرح زیر است:

طبق ماده ۸۲ قانون مصوب ۱۳۱۰ هر دفتراسناد رسمی مرکب است از یک ‌نفر صاحب دفتر و لااقل یک‌نفر نماینده اداره ثبت ‌اسناد

سردفتر:

اداره امور دفترخانه

 

دانلود فرم گزارش کاربینی رشته حقوق - نمونه فرم تکمیل شده کاربینی دانشگاه علمی کاربردی

دانلود قالب پاورپوینت ارائه دانشگاه علمی کاربردی


قالب پاورپوینت ارائه دانشگاه علمی کاربردی

قالب های پاورپوینت جهت استفاده در جلسات دفاع رساله، پایان نامه،پروپوزال ، سمینار و 62 اسلاید و قابل ویرایش

دانلود قالب پاورپوینت ارائه دانشگاه علمی کاربردی

تم پاورپوینت دانشگاه علمی کاربردی
قالب پاورپوینت دانشگاه علمی کاربردی
قالب پاورپوینت ارائه پایان نامه
قالب پاورپوینت ارائه پایان نامه رایگان
تم پاورپوینت ارائه پایان نامه
دانلود قالب پاورپوینت ارائه پایان نامه
دانلود نمونه قالب های آماده پاورپوینت برای ارائه پایان نامه
قالب پاورپوینت برای ارائه پایان نامه
تم پاورپوینت برای ارائه پایان نامه
دسته بندی پاورپوینت
فرمت فایل pptx
حجم فایل 1113 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 62

قالب های پاورپوینت جهت استفاده در جلسات دفاع رساله، پایان نامه،پروپوزال ، سمینار و...

62 اسلاید و قابل ویرایش.

دانلود قالب پاورپوینت ارائه دانشگاه علمی کاربردی

دانلود قالب پاورپوینت ارائه دانشگاه علم و صنعت


قالب پاورپوینت ارائه دانشگاه علم و صنعت

قالب های پاورپوینت جهت استفاده در جلسات دفاع رساله، پایان نامه،پروپوزال ، سمینار و 62 اسلاید و قابل ویرایش

دانلود قالب پاورپوینت ارائه دانشگاه علم و صنعت

تم پاورپوینت دانشگاه علم و صنعت
قالب پاورپوینت دانشگاه علم و صنعت
دانلود قالب پاورپوینت دانشگاهی رایگان
دانلود تم پاورپوینت دانشگاهی
دانلود تم پاورپوینت دانشگاهی رایگان
دانلود تم های پاورپوینت دانشگاهی
دانلود رایگان قالب پاورپوینت دانشگاه
دانلود قالب اماده پاورپوینت پروژه درسی و دانشگاهی
دسته بندی پاورپوینت
فرمت فایل pptx
حجم فایل 1017 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 62

قالب های پاورپوینت جهت استفاده در جلسات دفاع رساله، پایان نامه،پروپوزال ، سمینار و...

62 اسلاید و قابل ویرایش.

دانلود قالب پاورپوینت ارائه دانشگاه علم و صنعت

دانلود ادبیات نظری تحقیق حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

ادبیات نظری تحقیق حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

ادبیات نظری تحقیق حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

دانلود ادبیات نظری تحقیق حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

ادبیات نظری تحقیق حیطه های انحطاط مغرب زمین عوامل اجتماعی علمی فرهنگی سیاسی اقتصادی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 116 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 49

ادبیات نظری تحقیق حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

تعداد صفحه :49 در قالب ورد قابل ویرایش

 

بخشی از متن :

 

حیطه های انحطاط مغرب زمین (غرب)

دیدن اروپای پرزرق و برق فعلی، شاید مجال کمتری به انسان بدهد که در مورد گذشته تاریک اروپا یا حقایق مخفی گذاشته شده در مورد انحطاط تمدن کنونی غرب، فکر کند؛ اما دیدن همین اروپا در قرون وسطی رقت برانگیز است؛ روزگاری که مسلمین از امپراتور روم در اوج عظمتش سرآمد بود و مردم در رفاه ، پاکیزگی و نظافت چه در شهر و چه از نظر بهداشت فردی و امنیت زندگی میکردند، صنایع بزرگی در آن به وجود آمده بود و در نهایت بودند، اما اروپایی ها ر لندن، حتی یک چراغ برای نمونه نمی سوخت، و در شهر پاریس خیابانی کشیده نشده بود[1] غرب در طی روزگار خوش خود، از رنج های بی شمار حاصل از دنیای سراسر غرق در پیشرفت علوم شاهد حوزه های انحطاط فراوانی می‌باشد، و ما به بخشی از آن می پردازیم:

الف- فرهنگی- علمی

حیطه‌های انحطاط غرب را باید در شاخصه‌های کلی این جامعه مشااهده کرد. و سرمنشا تمام عوامل انحطاط همان اندیشه اومانیستی است که از عهد رنسانس شکل گرفته بود. علامه جعفری، در کتاب « فرهنگ پیشرو»، به نقل از اریک فروم می نویسد چیزی که اریک فروم نیز در مورد انحطاط غرب، بدان رسیده است این گونه بیان می کند:.

1- انسان تنها موجودی است که همنوعان خود را بدون دلیل بیولوژیکی می کشد.

2- روان شناسی مدرن تاحد بسیاری روح مرده است; چون به انسان زنده کامل نظر ندارد و به سادگی او را قطعه قطعه می کند.

3- انسان را می توان در اجتماع امروز ابزاری دانست که هنوز برای آن ماشینی وجود ندارد. در این اجتماع، انسان کامل خود را به عنوان یک کالای فعال می بیند.

4- در اجتماع امروز، انسان به یک صفر تبدیل شده یا قطعه ای از یک ماشین است و تا وقتی که یک اجتماع سود و تولیدات را به عنوان هدف عالی و نتیجه همه تلاش های انسان می بیندنمی توان جزاین پیش بینی دیگری داشت.من گمان می کنم که نظام اجتماعی موجود جوانه متلاشی کردن را در خود دارد [2]

1- اومانیسم گرایی علمی

باشیوع گرایش شدید به علم و مرکز توجه قرار گرفتن حس و تجربه و عقل انسانی به عنوان تنها عوامل برای پیشرفت و ترقی انسان غربی کم کم در دام انسان گرایی افتاد. در این دیدگاه فرد به جامعه تقدم دارد. فرد نقطه مرکزی ست و آنچه حول محور او میچرخد، باید به گونه ای در خدمت او وتامین خواسته ها و نیازیهای او باشد[3]

1) رنسانس

از قرن 13 به بعد ابتدا نهضت رنسانس ادبی سپس پروستانتیسم و پس از آن نهضت روشنگری کلیسای کاتولیک را به چالش طلبیدند. و خود موجب بروز انقلابات اجتماعی و فکری فراوان شدند

در طی نهضت رنسانس بیشتر آثار ادبی روم و یونان ترجمه شد فرهنگ کلاسیک روزگار شرک از چنان ارزشی برخوردار شد که گویا زمانه به 15 قرن به عقب رفته است. ویل دورانت در مورد عقاید مردان عهد رنسانس چنین می آورد: «اومانیست های عصر رنسانس با چنان افتخار از دوران طلایی روم یاد می کردند که اصول مسیحیت اسطوره ای است که با نیازهای اخلاقی و خیالی توده مردم سازش ناپذیراست, اما کسانی که اندیشه آزاد دارند نباید آن را جدی تلقی کرد. اومانیست ها درسخنرانی های عمومی خود از مسیحیت دفاع می کردند؛ خویشتن را آشکارا پایبند مسیحیت نجات بخش نشان می دادند و می‌کوشیدند تا تعلیمات مسیح و فلسفه یونان را هماهنگ کنند؛ اما همین تلاش سرانجام رسوایشان کرد؛ آنها به طور ضمنی عقل را مرجع برتر می دانستند و مکالمات افلاطون را با عهد جدید برابر می نهادند و... زندگی اومانیست ها نمودار معتقدات واقعی آن ها بود، بسیاری از آنان در عمل از موازین خلاقی دوران شرک، آن هم بیشتر از جنبه شهوانی و نه رواقیش؛ پیروی می کردند»[4]

مردان رنسانس با تن زدن از آخرت اندیشی، با شور و شوق تازه‌ای به امکانات زندگی در همین دنیا نگریستند. ابتدا انظارشان به فرهنگهای کلاسیک باستان ، به هنر و ادبیات، و به تعبیر دیگر«دانش» دنیوی ولی غیر علمی جلب شده بود. ولی نبوغ لئوناردو داوینچی در زمینه‌های مختلفی چون هنر، مهندسی و کالبد شناسی ظاهر شده بود. اکتشاف سرزمین های دور دست و پدیده های طبیعی هر چه بیشتر کنجکاوی ماجراجویان را دامن می زد. دیگر برای شقاق بین ایمان و عقل در فلسفه اواخرقرون وسطی و تخطئه اعتبار کلیسا در نهضت اصلاح یعنی اشتیاق جست و جوی دانشی را که بتوان بدون توسل به اقوال ثقات قدما بر آن توافق کرد، تیز تر کرده بود. با از هم گسستن سنتز{عقل و دین یا علم و دین} قرون وسطی، تشتت و تنوع افکار بیشتر و روحیه پژوهش شایع تر گشته و نقش مهم تری به فرد ر طلب حقیقت واگذار شده بود [5]

نتیجۀ نهضت رنسانس گرچه در سال‌های بعد رشد علمی اروپا بود؛ اما بستر نشو و نمای دانش را در غرب از همان ابتدا در بستری مشرکانه و غیر دینی قرار داد. اومانیست ها آن چنان با اعجاب و عظمت از روم و یونان سخن می گفتند که گویا تمام سالهایی که اروپا, مسیحی بوده است جز دوران عقب ماندگی و قرون تاریکی چیزی نبوده.

همچنین اومانیسم با تاکید فراوان بر جنبه های شهوانی و لذت طلبانه عهد کهن؛ زمینه شکل گیری علم در فضایی دنیوی و غیر اخلاقی را فراهم کرد.و نقش مسیحیت در این میان قابل توجه است.چرا که رنسانس واکنشی در برابر ترویج بیش از حد زهد و رهبانیتی بود که مسیحیت بدان می‌پرداخت. مسیحیت به جای تنظیم درست روابط دنیا و آخرت و معرفی صحیح بهره گیری از نعمت‌های این جهانی به رهبانیتی افراطی توصیه می کرد.چنین توصیه هایی شاید درسالهای ضعف و انحطاط جامعه روستایی غرب آرامش می‌داد و فقر و بیچارگی مردم را توجیه می کرد؛ اما با آشکار شدن نشانه‌های رشد اقتصادی این نگرش زاهدانه در میان روحانیون مسیحی نیز طرفداراند کمتری یافت. مسیحیت پاسخگوی نیازها و جامعه جدید نبود و قبل از آن که اقتدار رسمی خود را از دست بدهد در پرتو تحولات اروپا و نهضت‌های اصلاح طلبانه نفوذ خودرا به ویژه درمیان اشراف و طبقه متوسط از دست داده بود و استقبال فراون مردم از ادبیات مشرکانه‌ی اومانیست‌ها درعهد رنسانس بهترین شاهد این مدعا است.[6]

2) دانشمندان هنجار شکن

با مروری بر تحولات عقیدتی- مذهبی و فرهنگی- سیاسی غرب به ویژه تحولات مربوط به دوره نو گرایی از سده 17 به این طرف، در می یابیم که چگونه دوره مزبور روند رو به رشدی را در جهت مبارزه با فلسفه و فلسفه کلاسیک از یک طرف و مخالفت با دین و دینداران از طرف دیگر نشان می دهد. اصولا فلاسفه و نظریه پردازان و معماران عصر نوین از سده 17 به این طرف به مبارزه جدی با عواملی پرداختند که به نظر آنان سد راه پیشروی تجدد گرایی و بیداری و مانع تحقق اهداف نوگرایان به شماار می رفت. آنان از سویی با فلسفه مدرسی ارسطویی به مخالفت برخاستند، زیرا آن را ر معرفت شناس کافی نمی دانستندو از سویی به ضدیت و مبارزه با کلیسا برخاستند.

از سده 17 به بعد, یعنی از عهد رنسانس به این طرف، کم رنگ شدن تدریجی مظاهر و مفاهیم دینی را به صورت قابل ملاحظه ای می توان از نظر گذراند وبه نوبه خود، هر یک از فلاسفه غربی این دوره که می رسید، به نحوی از نظریه پرازان قبل خود تاثیر می پذیرفت و به گونه ای در تحولا فکری نسل بعد اثر داشت. همه این تاثیر ئ تاثرات به سهم خود حکم حلقات به هم پیوسته زنجیری را دارد که سیر تحولات دینی و عقیدتی، فرهنگی- سیاسی غرب را ترسیم می‌کند. تجربه گرایی هابز، دست در دست نظام دیالکتیک هگل دارد و دیالکتیک هگل خوراک طبیعت گرایی را فراهم می آورد؛ و هر سه با هم پشتوانه ماتریالیس میگردند و این چهار با هم در نظریه تحول انواع داروین رخ می نماید. روح همه این نظام های فکر ی یک چیز است و آن طبیعت گراایی یا ماده گرایی است. چنین روحی پشتوانه تفسیر همه چیز حتی دین و آموزه های دینی قرار می گیرد. دین بر این اساس پدیده ای طبیعی و تاریخی بیش نیست..پدیده ای که از تجربه شخصی افراد بالاتر نمی‌رود و در گردونه تحولات اجتماعی و فرهنگی، رنگارنگ، تحول می یابد، بی آن که از اصل ثابتی برخوردار باشد..[7]

بروز دانشمندانی که به تایید مبانی فکری علم بدون دین، کمک می کردند تاثیرات فراوانی در انحطاط فرهنگی غرب امروز دارد. «نیچه» و «ویلهلم» که از جمله مخالفین اخلاق و دین هستند. اعتقاد دارند: « فرو ریختن ایمان به خدا، راه را برای پرورش کامل نیروهای آفریننده انسان می‌گشاید. خدای مسیحی با امرو نهی هایش دیگر راه را برای ما نمی‌بندد و چشمان انسان دیگر به یک قلمرو دروغین زبر طبیعی،به جهان دیگر به جای این جهان، دوخته نمی شود»[8] به عقده نیچه، مسیحیت با ترغیب انسان ها به کسب به کسب صفاتی مانند نوع دوستی، شفقت، خیرخواهی، تسلیم، و سرسپاری، شخصیت واقعی انسان را سرکوب می کند و آن را از شکوفایی باز می دارد.[9]

3) عقل گرایی افراطی

در نیمه قرن هجدهم که آن را«عصرروشنائی» می‌گویند؛ عقل بمنزله معبودی‏ شناخته شد،که جهان خارج آفریده آن است‏ و میتواند بر تمام نواحی زندگی تسلط یابد و در تمام آن موارد به رای خود عمل نماید و انسان از این جهت در کارهایش آزادی‏ کامل دارد و کسی جز خودش حق ندارد آن را محدود نماید و از این راه عصر دخالت دین در زندگی افراد بشر پایان یافت! عصر روشنائی با پایان قرن هیجدهم‏ پایان پذیرفت و قرن نوزدهم فرا رسید و ضربهء مهلک خود را بر پیکر انسانیت و فلسفهء عقلی او وارد ساخت؛زیرا«فلسفه‏ ساختگی»این قرن اعلام میکرد که‏ «ماده»همان خداست!اوست که عقل‏ را پدید می‏آورد و در ادراکات انسان‏ اثر میگذارد!

از این راه هم عقل و هم انسان کوچک، شمرده شد،نه تنها نتوانست خدای خود و خدای اشیاء دیگر باشد بلکه مخلوق‏ «طبیعت»و بندهء«مادهء» بشمار آمد. سپس«داروین» با تئوری تکامل‏ تدریجی حیوانات و اینکه انسان از نسل‏ میمون است ارمغان تازه‏ای برای بشریت‏ آورد و کتاب«بنیاد انواع»را در سال‏ (1859)و کتاب«اصل انسان»را در سال(1871)منتشر ساخت. و از این راه آدمی تمام شخصیتی را که طرز تفکر مذهبی از قبیل کرامت و گل سرسبد عالم بودن باو اعطا میکرد از دست داد همانطور که فاقد نعمتهائی‏ ازقبیل:مثبت بودن و استقلال و تسلط داشتن که فلسفهء«عصر روشنائی» باو عنایت میکرد،گردید و آدمی در این‏ عصر،بشکل حیوانی درآمد مانند دیگر حیوانات و اگر برای او سیطره‏ای در این عصر هست برگشت آن به حیوانات‏ دیگر در دوران گذشته است. این طرز تفکر که آدمی نسبت بخود و جهان خارج از خود داشته و همه روزه‏ رنگ تازه‏ای بخود میگرفته طبعا در نظامها و قوانین زندگی و رفتار فردی و اجتماعیش‏ اثرات سوئی داشته است زیرا بهیچوجه‏ ممکن نیست میان طرز تفکر آدمی و رفتار خارجیش جدائی افکند. وهمچنین اثرات سوء این طرز تفکر غلط، در رفتارش در برابر میلهای‏ فطری و استعدادها و نیروهایش و اخلاق‏ پسندیده اجتماعیش آشکار گردید. لذا همواره اروپا گرفتار افراط و تفریط بود

 


[1] - شریف، میان محمد، منابع فرهنگ اسلامی، صص 17-21

[2] - محمدتقی جعفری، فرهنگ پیرو، فرهنگ پیشرو، موسسه تنظیم و نشرآثار علامه جعفری، 1390، ص 190

[3]-­ محمد حسن حیدری و دیگران ، فصلنامه اسلام و پژو هش های تربیتی، بررسی تطبیقی ارزش ها در اسلام و لیبرالیسم و دلالت های تربیت اخلاقی آن 1391، ص89

[4]- ویل دورانت, تاریخ تمدن, ج5, ص96

[5]- ایان باربور، علم و دین، ص55

[6]- محسن عباس نژاد، یشرفت دانش، ص 280-281

[7] - سید احمد رهنمایی، غربشناسی، ، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388، ص 217و 281 ( با اندکی تغییر و تلخیص )

[8]- کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج7، ترجمه داریوش آشوری، انتشارات علمی‌وفرهنگی و انتشارات سروش، تهران، 1370، ص 393-394

[9]- فردریش نیچه، فراسوی نیک و بد، ترجمه داریوش آشوری، خوارزمی، تهران، 1373، 222و 260

دانلود ادبیات نظری تحقیق حیطه های انحطاط مغرب زمین، عوامل اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی

دانلود ادبیات نظری تحقیق زبان علم، نقش فرازبانی و گونه زبانی، مقایسه زبان علم و زبان روزمره

ادبیات نظری تحقیق زبان علم، نقش فرازبانی و گونه زبانی، مقایسه زبان علم و زبان روزمره

ادبیات نظری تحقیق زبان علم، نقش فرازبانی و گونۀ زبانی، مقایسۀ زبان علم و زبان روزمره

دانلود ادبیات نظری تحقیق زبان علم، نقش فرازبانی و گونه زبانی، مقایسه زبان علم و زبان روزمره

ادبیات نظری تحقیق زبان علم نقش فرازبانی و گونه زبانی مقایسه زبان علم و زبان روزمره
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 59 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30

ادبیات نظری تحقیق زبان علم، نقش فرازبانی و گونۀ زبانی، مقایسۀ زبان علم و زبان روزمره در 30 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

بخشی از متن :

تعریف زبان علم

پیش از هر چیز لازم است دربارۀ چیستی زبان علم به قطعیت برسیم. زبان علم آن گونۀ کاربردی[1] از هر زبان است که در علم به کار می­رود. البته منظور از این جمله، وجوه تمایز موجود میان زبان­های علوم مختلف نیست بلکه هدف، توجه به وجوه تشابه میان همۀ زبان­های همۀ علوم است؛ این که آن کدام ویژگی­ها هستند که در همۀ گونه­های کاربردی همۀ علوم وجود دارند و لاجرم موجب می­شوند گونه­های مزبور همگی از گونه­های کاربردی دیگری که برای مقاصدی سوای مقاصد علمی به کار می­روند، جدا و متمایز بمانند (حق­شناس، 1372). برای هر چه روشن­تر شدن ماهیت زبان علم می­توانیم به چند روش عمل کنیم. ابتدا بر پایۀ انگارۀ یاکوبسن که معتقد است در روند ایجاد ارتباط، عناصری چون گوینده، مخاطب، پیام، مجرای ارتباطی، رمزگان و مرجع، شش نقش ممکن را برای زبان رقم می­زنند، موضع زبان علم در برابر هر یک از این نقش­ها را بیان می­کنیم. سپس، زبان علم را با زبان روزمره و زبان ادبی مقایسه می­نماییم و در آخر سعی می­کنیم با معرفی معیارهای تمایز میان اثر زبانی و اثر ادبی، پیوستاری را رسم کنیم که در یک سوی آن آثار ادبی و در سوی دیگر آثار زبانی جای دارند.

- نقش­های زبانی یاکوبسن

در این بخش به معرفی نقش­های شش­گانۀ زبان و موقعیت زبان علم و نیز زبان ادب در میان این نقش­ها می­پردازیم.

- نقش ارجاعی و گونۀ زبانی

در نقش ارجاعی زبان جهت‌گیری پیام به سوی موضوع پیام است. زمانی که در یک ارتباط زبانی نقش ارجاعی پررنگ‌تر باشد، هدف صحبت دربارۀ موضوعی در جهان خارج است به طوری که بتوان صحت و سقم گزاره را با توجه به ملاحظات جهان خارج محک زد. بدیهی است که صحت یا سقم یک گزاره، زمانی امکان محک خوردن دارد که آن گزاره از معنای روشن و بدون ابهام برخوردار باشد. لذا زمانی که هدف از ایجاد ارتباط زبانی، نقش ارجاعی آن باشد، لاجرم گرایش به سمت استفاده از نشانه‌هایی است که تا حد امکان از مفهوم روشن و بدون معانی متعدد برخوردار باشند. با توجه به این مطلب مشخص است که بیشترین کارکرد این نقش از زبان را باید به هنگام پرداختن به مطالب علمی جستجو کرد چرا که گزاره‌های علمی بدون امکان محک صدق یا کذب‌شان در جهان خارج از زبان اساساً گزاره‌هایی علمی محسوب نمی‌شوند (رفیعی و صحرایی، 1390: 2).

- نقش عاطفی و گونۀ زبانی

در نقش عاطفی زبان، دست کم بخشی از هدف، بیان طرز نگرش گوینده نسبت به موضوع است. این نقش زمانی شکل می‌گیرد که رابطۀ میان گوینده و پیام در برقراری ارتباط زبانی پررنگ‌تر باشد. این نقش همچنین می‌تواند عامل شکل‌گیری تنوعات سبکی و دلالت‌های ضمنی شود (گیرو 1973: 20). نقش عاطفی به نوعی در تقابل با نقش ارجاعی قرار می‌گیرد. در حالی که نقش عاطفی سعی در افزودن به تنوعات معنایی دارد، نقش ارجاعی زمانی به حداکثر کارایی خود می‌رسد که جلوی هر نوع چندگانگی معنایی گرفته شود (رفیعی و صحرایی، 1390: 2-3). به این ترتیب و با توجه به دو نقشی تا این جا دربارۀ آن­ها بحث شد، باید گفت که، حتی در صورتی که بتوان بر روی یک جمله علمی بار عاطفی نهاد، به عبارت دقیق‌تر نقش عاطفی نیز برایش قائل شد، این نقش زائد، مزاحم و حتی گاه مضحک به نظر می‌رسد (همان: 3).

- نقش ترغیبی و گونۀ زبانی

این نقش مخاطب‌‌محور است و زمانی مطرح می­شود که هدف از ارتباط زبانی ایجاد واکنش نزد مخاطب باشد. جملات دارای ساخت امری بارزترین نمونۀ نقش ترغیبی هستند. بدیهی است که امکان تعیین ارزش صدق و کذب در مورد جملات امری موضوعیت ندارد. جملۀ دارای نقش ترغیبی می‌تواند عقل یا عاطفۀ مخاطب را هدف قرار دهد. در اموری نظیر انجام کار، ترغیب عقل و در امور زیبایی‌شناسانه، ترغیب احساس و عاطفه مد نظر قرار می‌گیرد (گیرو 1973: 21). در متون علمی امکان به­کارگیری نقش ترغیبی، البته در نوع اول آن، تا حدی وجود دارد. شاید بتوان بهترین نمونۀ جملات دارای این نقش را در دستورالعمل‌های نصب و راه‌اندازی مثلاً یک دستگاه مشاهده کرد. علی­رغم حضور این نقش در متون علمی، این نقش، در مقایسه با نقش ارجاعی، جای چندانی را به خود اختصاص نمی‌دهد (به نقل از رفیعی و صحرایی، 1390: 3).

- نقش فرازبانی و گونۀ زبانی

این نقش زمانی محقق می­شود که از زبان برای صحبت دربارۀ خود زبان استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، وضعیتی که در آن هدف از ارتباط زبانی روشن ساختن معنی نشانه‌هایی باشد که احتمال می‌رود مخاطب آنها را یا کلاً نداند و یا لازم باشد معنای خاص آن را که مد نظر گوینده است درک کند (همان).

نقش فرازبان در متون علمی به وفور به کار می‌رود. به طور کلی، در هر رشته علمی برای بیان مفاهیم خاص و فنی آن رشته و شکل‌گیری مجموعه اصطلاحات آن، از دو شیوه استفاده می‌شود: محدودسازی[2] و بسط[3]. محدودسازی برگرفتن واژه‌های موجود در زبان و ارائه تعریف یا بازتعریف کاملاً کنترل شده‌ای برای آن در رشته علمی مورد نظر است. در مقابل در فرایند بسط، عناصری به فهرست واژگانی افزوده می‌شوند که معمولاً در گفتمان روزمره جایی ندارند (لاینز 1995: 8-7). اصطلاحات به­دست­داده­شده به کمک هر یک از این دو روش، ناگزیر نیاز به معرفی دقیق در یک متن علمی دارند تا با قائل شدن به تنها یک معنی، تا جایی که امکان دارد از چندگانگی معنایی جلوگیری به عمل آید. در چنین مواقعی است که نقش فرازبان خود را در متون علمی نمایان می‌سازد (همان).

- نقش همدلی و گونۀ زبانی

این نقش زمانی مطرح می‌شود که هدف اصلی از برقراری ارتباط زبانی، نه محتوای پیام بلکه حصول اطمینان از عمل کردن مجرای ارتباط باشد. به عبارت دیگر، در اینجا اهمیت محتوای پیام به مراتب کمتر از اهمیت مجرای ارتباطی است. از این نقش در برقراری، تداوم یا قطع یک ارتباط زبانی می‌توان استفاده کرد. نقش همدلی می‌تواند کارکرد زیادی در آیین‌ها، تشریفات، مراسم، گفتگوهای خانوادگی یا عاشقانه داشته­باشد که در آنها محتوای پیام به اندازه نفس حضور فرد و تایید حضور وی تأثیر ندارد (گیرو 1973: 23). با توجه به کم‌اهمیت‌تر بودن محتوای پیام در مقایسه با مجرای انتقال آن، می‌توان انتظار داشت که پیام موردنظر از معنای ارجاعی چندانی برخوردار نباشد و لذا چندگانگی و تنوعات معنایی در آن به چشم بخورد. از آنجایی که هدف یک متن علمی معلوم کردن مجهول یا توصیف پدیده‌ای است، طبعاً محتوای پیام همواره بالاترین ارزش را دارد و لذا نمی‌توان جای چندانی برای نقش همدلی در متون علمی قائل شد (به نقل از رفیعی و صحرایی، 1390: 4).

- نقش ادبی و گونۀ زبانی

این نقش زمانی مطرح می‌شود که پیام فارغ از ابزار ارتباط، خود موضوع خود باشد. از این رو در این نقش از زبان آنچه بیشترین اهمیت را دارد شیوۀ بیان مطلب است و برخلاف نقش ارجاعی، امکان تعیین ارزش صدق و کذب جملات موضوعیت ندارد. این دسته از جملات به سبب موضوعیت نداشتن تعیین ارزش صدق و کذب در آنها، نمی‌توانند جای چندانی در یک متن علمی داشته باشند. در مواقعی نیز که چنین جملاتی در متون علمی به کار روند، صرفاً دارای نقشی تزئینی خواهند بود (همان).

تا این جا دانستیم که مهم­ترین نقش­های زبان علم، نقش­های ارجاعی و فرازبانی است. چنان که اشاره شد، در نقش ارجاعی زبان، موضوع متن (در نوشتار یا گفتار)، امری در جهان خارج است و از آن جا که این امر باید قابل­محک باشد، متن موردنظر باید کمترین میزان ابهام و تیرگی را داشته­باشد و قاعدتاً باید نشانه­هایی در آن به کار رود که معنی شفاف و بی­ابهامی داشته­باشد. این همان خصوصیتی است که در متون علمی جستجو می­کنیم، بدین معنی که در متون علمی، به طور طبیعی، خواهان پایین­ترین درجۀ استفاده از واژه­های چندمعنا و چندپهلو هستیم. نقش فرازبانی نیز، که هدف از به­کارگیری ان، به بیان ساده، تعریف و توضیح اصطلاحات علمی است، مطمئناً و مسلماً در متون علمی قابل­جستجوست چرا که این دست متون غالباً مملو از اصطلاحات و مفاهیم فنی هستند. همچنین، در شمار معدودی از نوشته­های علمی نیز یافتن نقش ترغیبی دور از انتظار نیست. در این نقش، همان طور که از نامش پیداست، نویسنده یا گوینده به دنبال ترغیب مخاطب از نظر عقلی یا عاطفی است که از بین این دو، بعید نیست که گاهی ترغیب عقلی را در متون علمی شاهد باشیم. اما نقش­های عاطفی، همدلی و ادبی به هیچ وجه در متن­های علمی قابل­ردیابی نیستند و موضوعیت ندارند. حال که نقش­های زبانی و موضع زبان علم نسبت به این نقش­ها مشخص شد، در ادامه، وجوه تمایز زبان علم و زبان روزمره و همچنین زبان علم و زبان ادبیات را از دیدگاه حق­شناس (1372)، از نظر می­گذرانیم.

 


[1] register

[2]regimentation

[3]extension

دانلود ادبیات نظری تحقیق زبان علم، نقش فرازبانی و گونه زبانی، مقایسه زبان علم و زبان روزمره